آقای آغداشلو به تعداد زیادی از هنرآموزان از هر گرایش و تبار در آموزشگاه درس داده است و بسیاری از شاگردان او از خانوادههای مذهبی آمدهاند. اینکه بسیاری از هنرآموزان زن او متعلق به خانوادهٔ مذهبی بودهاند نشان دهندهٔ محیط آموزشی و حرفهای این کارگاهها و احترام به هنرآموزان زن است. او به هزاران هنرآموز در کلاسهایش تعلیم داده است.
این نکته درست است که اعضای زن خانوادهٔ شخصیتهای مذهبی و دولتی در آموزشگاهاش درس خواندهاند، اما این نشانه حسن رفتار و احترام آقای آغداشلو به آزادی اندیشه افراد و پیشداوری نکردن هنرجویان خود است. در آموزشگاه آقای آغداشلو هیچگاه از یک هنرجو درباره خانواده و جایگاه اجتماعیاش سوال نمیشد و بین هنرجویان تبعیضی قائل نمیشد. شاید خانم فرناز فصیحی انتظار داشتند از هنرجویان قبل از ثبتنام تفتیش عقاید صورت میگرفت که این با روح آموزش و برابری افراد در همه جای دنیا منافات دارد.
از زمان انقلاب فرهنگی در اوایل دهه ۱۳۶۰، آقای آغداشلو و دیگر هنرمندان شبیه به او به دلایل سیاسی در تدریس در دانشگاهها دچار محدودیت شدند. از آن زمان، او در برخی از دانشگاهها – چون آکسفورد، دانشگاههای کالیفرنیا و تورنتو، و در دانشگاههای مختلفی در ایران، در حوزه تخصصیاش سخنرانی کرده. این سخنرانیها اغلب بدون دستمزد بوده است.
از زمان انقلاب ۱۳۵۷ آقای آغداشلو هیچگاه هیچ سمت دولتی رسمی نداشته و نپذیرفته است.