جنبش #من_هم پاسخی است منتقدانه و ضروری به سالها سو رفتار و آزار جنسی که زنان تمام دنیا در موقعیتهای مختلف متحملاش بودهاند. تجربهها و روایتهای این زنان از اهمیت برخوردار و نیاز به درک آنها برای تغییر در سیاستها، پاسخگوییها، و عرف اجتماعی ضروری است تا به به سوی عدالت در جوامع انسانی پیش برویم.
مقاله نیویورک تایمز نوشته فرناز فصیحی در ظاهر به سود جنبش #من_هم است اما در حقیقت بر آن سایه مضری افکنده است. با انتشار مقالهای که نویسنده آگاهانه میدانست دقیق نیست، با نقلقولهایی که وفادارانه نیست، با پخش کردنش در شبکههای اجتماعی و استفاده از منبعی که به اعتراف خود این منبع، کمر به نابودی آقای آغداشلو بسته است (و خود متهم به تجاوز است)، فرناز فصیحی سیر مقاله را منحرف کرده تا بر اعتبار خودش بیفزاید و اشتباهات خود را توجیه کند.
چنین حملات و اتهامات گستردهای به آیدین آغداشلو، اگر در مورد شهروندی که در کشور محل اقامت خود خانم فصیحی، در ایالات متحده آمریکا صورت میگرفت، بیتردید نیازمند ماهها تحقیق و راستیآزماییهای گسترده میبود. اما این مقاله در یکی دو هفته توسط خبرنگاری که دسترسیاش به ایران محدود بوده، و با توجه به ضعف و گمنام بودن منابع مورد ارجاع، تنظیم شده است. بهانه گمنام بودن منابع هم نفوذ ساختگی آقای آغداشلو در میان دستگاههای حکومتی ذکر شده است.
آقای آغداشلو چندین صفحه در مورد سئوالهایی که در مقاله آمده بود نوشته و هیچگاه از پاسخگویی طفره نرفته است. اما امتناع از تحقیق و نادرست بودن گزارشی که نیازمند توجه و دقت بسیار و راستیآزمایی است، این موضوع مهم را به حملهای به یک شخص و خانواده او بدل کرده است.
میراث یک داستان نادرست
فرناز فصیحی اذعان میکند که از طریق پُستهای شبکهٔ اجتماعی افشین پرورش پی به اتهامهای علیه آقای آغداشلو میبرد. افشین پرورش به خاطر دروغپردازیها و هتاکیهایش شناخته شده است و او بسیاری از شخصیتهای فرهنگی را بدون مدارک موثق متهم به هزاران جرم کرده است. حملههای افشین پرورش به آقای آغداشلو در پنج سال گذشته بیامان و خصمانه بوده است. لبهٔ تیز این حملات تنها متوجه آقای آغداشلو نبوده بلکه دامان عدهای زیادی از اعضای جامعهٔ هنری ایران را گرفته است.
پس از برخوردن به پُستهای بلاگ پرورش، فرناز فصیحی اعتراف میکند که اتهامهای مطرح شده در پُست – که با هدف بدنام کردن آقای آغداشلو تنظیم شده – بدون راستیآزمایی توئیت کرده است. بلافاصله پس از به اشتراک گذاشتن اتهامهای پرورش، خانواده آقای آغداشلو با فرناز فصیحی و سردبیر او در نیویورکتایمز تماس گرفتند تا اخبار ناصحیح را به وی گوشزد کنند و در مورد تاریخچهٔ اتهامزنیهای آقای پرورش به او بگویند. این زمان بود که فرناز فصیحی برای دفاع از عمل عجولانه و بیپروایش (توییت کردن دوباره اتهامهای ساختگی پرورش) تصمیم میگیرد که پایش را سفت کند و برای اثبات صحت کار خود دست به تنظیم مقالهای برای نیویورک تایمز میزند.
بدین ترتیب، شالودهٔ مقالهٔ فرناز فصیحی دروغپردازیها و اتهامزنیهای مردی است که خودش بارها متهم به افترا و یک بار به تجاوز شده است. تصادفی نیست که مقالهٔ خانم فصیحی از همان ادبیاتی استفاده میکند که در پُستهای آقای پرورش به چشم میخورد، یعنی آقای پرورش منبعی بوده برای ارتباط با افرادی که بینام و نشان خود را قربانی قلمداد کردهاند. بدون وجود آقای پرورش مقالهای شکل نمیگرفت و در اتهامهای او – علیرغم تمام تلاش خانم فصیحی برای موثق نشان دادنشان – هیچ حقیقتی وجود ندارد.
توهم قدرت
همانطور که در بخش سوم («در مورد اتهامها») اشاره کردیم، هیچ یک از اتهامهایی که در مقاله عنوان شده مصداق تجاوز یا آزار جنسی نیست. برای اینکه فرناز فصیحی بتواند تصویر خطرناکی از آقای آغداشلو به دست دهد – که هر آن برای ارضاء امیالش دست به سؤ رفتار میزده – مجبور است قدرتهایی را به آقای آغداشلو نسبت دهد که هیچگاه وجود نداشتهاند.
ادعاهای خانم فصیحی که آقای آغداشلو به خاطر پیوندهایش با حاکمیت از مصونیت سیاسی برخوردار بوده، در بهترین حالت نادرست است و در عمل بهانهای به حاکمیت میدهد که به حملههایش علیه آقای آغداشلو ادامه دهد. آقای آغداشلو بارها مورد بازجویی قرار گرفته است. روزنامههای محافظهکار به بدنام کردنش و به نقدهای خصمانه علیه او دست زدهاند. در حقیقت، دولت بر علیه یک سازمان خبری که به پوشش خبری و همدردی با او و دخترش (که اکنون در تبعید است) برخاسته بود شکایتی در دادگاه تنظیم کرد و پیروز شد.
با دامن زدن به توهمی از قدرت که آقای آغداشلو هیچگاه نداشته، خانم فصیحی روایتی جانبدارانه در مورد آقای آغداشلو ارائه میدهد. اگرچه قرار گرفتن در جایگاه «اولین خبرنگاری که ماجرای جنبش #من_هم را به جریان انداخت» وسوسهانگیز است، مسئولیت و عزت خبرنگاری ایجاب میکرده که خبرنگار نگذارد این اخبار جعلی سایه بر تمامی صداهای این جنبش بیاندازد و آن را تحتالشعاع قرار دهد.
فرمانروایی ترس از راه مبالغهگویی
خانم فصیحی برای بالا بردن ارزش کار خود به شبح هاروی واینستین متوسل میشود. او با یک تشبیه متقلبانه برای برانگیختن احساسات خوانندگانش در مقاله خود ادعا میکند که ۱۹ نفر آقای آغداشلو را «هاروی واینستین ایران» خواندهاند در صورتی که آقای آغداشلو هیچ زمینه و سابقه تعرض به کسی و یا اعمال قدرت نداشته و ندارد.
خانم فصیحی میخواهد به خوانندگانش چنین القاء کند که ۱۹ نفر بدون هیچ تشویقی دست به مقایسه آقای آغداشلو با هاروی واینستین زدهاند. با توجه به اینکه آقای آغداشلو هیچگاه حتی متهم به تجاوز نشده است، بعید به نظر میرسد که ۱۹ نفر به صورت خودخواسته وی را هاروی واینستین مقایسه کرده باشند. با این حال، با توسل به شخصیتی که به تجاوز متهم و بارها به افترا و دروغپردازی محکوم شده است، خانم فصیحی در صدد گمراه کردن خوانندهاش و چرب کردن مقالهاش برآمده است.
بازسازی مقالهای خصمانه بر پایهٔ دروغزنی
با توجه به عملکرد غیرحرفهای و غیرمسئولانه نیویورک تایمز نسبت به منابع خبری و واقعیتها، خانم فصیحی مقالهاش را چنان تنظیم میکند که شلختگی و غیرحرفهای بودن کار خبرنگاریاش را بپوشاند و خوانندگانش را ترغیب میکند که آقای آغداشلو را گناهکار بشمارند.
- نخست، مقاله با این ادعا آغاز میشود که ۱۳ نفر آقای آغداشلو را متهم به سوء رفتار جنسی کردهاند. مقاله به جزئیات این «سوء رفتار» نمیپردازد و نامی از تجاوز یا آزار جنسی نمیبرد.
- اما شناختهشدهترین چهرهای که تاکنون با چنین اتهاماتی روبرو شده هنرمند سرشناس ۸۰ ساله با شهرت جهانی و ارتباط با مقامات دولتی است. سیزده زن در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز آیدین آغداشلو را به سوءرفتار جنسی در طول بیش از ۳۰ سال متهم کردند. اکثراً از شاگردان قدیمی و برخی از روزنامهنگاران فعال در حوزهی فرهنگ و هنر هستند.
- اما، این بنگاه خبری – روزنامه نیویورک تایمز – بیانیهٔ آقای آغداشلو را، که در آن با صداقت به موضوع پرداخته است، به صورت کامل بازتاب نمیدهد. از این بنگاه خبری خواسته شده بود که بیانیه را کامل منتشر کند.
- آقای آغداشلو درخواست مصاحبه را رد کرد و با قاطعیت هر گونه عمل خلاف را انکار نمود. به گفته وکیل ایشان، وی حتی از یکی از مدعیان به اتهام افترا شکایت کرده است. آقای آغداشلو در بیانیهای کتبی برای روزنامه نیویورک تایمز خود را هنرمندی مستقل توصیف کرد که سابقهی کاریاش کاملاً مبتنی بر دستاوردهای خلاقانهاش بوده است.
- وی نوشت: «اتهامات تعرض جنسی مطرح شده علیه من پر از اشتباهات فاحش، اظهارات نادرست و ساختگی است. صراحتاً میگویم که من همیشه سعی کردهام با مردم با احترام و شرافت رفتار کنم و به کسی تعرض نکرده، به کسی آزار نرساندهام و از کسی سوءاستفاده نکردهام.»
- او در ادامه نوشت، «من انسان بیعیبی نیستم» و اگر رفتارم باعث آزار و یا رنجش کسی شده، «عمیقاً عذرخواهی میکنم.»
- در ادامه، مقاله از سه مرد دیگر که در ایران متهم به آزار جنسی شدهاند میگوید و آقای آغداشلو را هاروی واینستین ایران میخواند. با بازگو کردن دیگر متهمین و کسانی که به سوء رفتار محکوم شدهاند، خانم فصیحی میخواهد آقای آغداشلو را در شمار چنین متهمین معروفی قرار دهد. این امر با حقیقت هیچ ارتباطی ندارد.
- میزان دوام جنبش #من_هم با نحوهی برخورد مقامات با مرتکبان و قربانیان سوءرفتار جنسی در این کشور ۸۰ میلیونی به آزمایش گذاشته شده است.
- دامنهی پیامدها در ایران، در مقایسه با تأثیر دگرگونکنندهی این قبیل اتهامات در ایالات متحده آمریکا که با هاروی واینستین غول سینمای هالیوود آغاز شد و او را راهی زندان کرد، تازه دارد مشخص میشود. اما نشانههایی از آغاز پاسخگویی ساختار قدرت مردسالار ایران به اتهاماتی چون آنچه علیه آقای آغداشلو مطرح گردیده نیز وجود دارد.
- رئیس پلیس تهران روز دوشنبه هفته پیش اعلام کرد که کیوان امام وردی، صاحب کتابفروشی، در پی اقدامی شجاعانه از جانب ۳۰ زن در طرح شکایت قانونی علیه او، به تجاوز به ۳۰۰ زن اعتراف کرده است. به گفته پلیس، او به اتهام «افساد فیالارض» محاکمه خواهد شد، که مجازاتش اعدام است.
- شرکت اینترنتی دیجیکالا تحقیقات در مورد مدیر سابق خود را آغاز کرد و از کارمندان زن این شرکت عذرخواهی نمود. انجمن جامعهشناسی ایران نیز استاد متهم را اخراج و خواستار رسیدگی و برخورد قاطع در دانشگاهها شد. نقاشی آقای آغداشلو از روی جلد یک کتاب ادبی مشهور حذف گردید و حداقل سه زن در فکر اقدامات قانونی علیه وی هستند.
- مقاله سپس ادعا میکند که ۴۵ تن تأیید کردهاند که رفتار او در میان اهالی هنر شناخته شده بود. روشن نیست که این ۴۵ نفر ادعا میکنند که سوء رفتار جنسی را با چشم خود دیدهاند یا اینکه از جایی شنیدهاند. جنس رفتاری که مقاله از آن میگوید روشن نشده است، اما با توجه به زمینهسازی پیشین، خوانندگان فرض را بر این میگیرند که رفتار آقای آغداشلو هم آزار جنسی بوده است.
- در مصاحبههای تلفنی، ۴۵ نفر، از جمله شاگردان سابق، یک دستیار قدیمی، گالریداران، بازیگران، یک دلال آثار هنری در تهران و خبرنگاران فعال در حوزهی فرهنگ و هنر در ایران گفتند که در مجامع هنری همه از رفتارهای آقای آغداشلو با شاگردان دختر و جوان باخبر بودند.
- به دنبال آوردن روایت اتهامهای سوء رفتار جنسی، که خود نیاز به تحقیق بیشتر دارد و مصداق آزار و تجاوز نیست، خانم فصیحی ادعا میکند آقای آغداشلو با مراجع حکومتی در ارتباط است، گرچه خود آماج بازجوییها و اتهامهای مختلف از جانب آنان بوده است. با اغراق در مورد فعالیتهای فرهنگی که آقای آغداشلو در چند مورد به آنها دست زده و بدون آنکه به نقش پُررنگ حکومت در تمامی جنبههای زندگی اجتماعی مردم ایران اشاره کند، خانم فصیحی تصویری ارائه میدهد که به واسطه آن آقای آغداشلو را مصون از برخورد قضایی نشان میدهد. اما، در واقعیت، به خاطر رویکرد قبلی حکومت با آقای آغداشلو، گفتههای مقاله حتی میتواند برای او خطرناک هم باشد.
- نفوذ آیدین آغداشلو در دنیای هنری ایران ظاهرا پس از انقلاب اسلامی بیشتر شد. به گفته شاگردان و دستیار سابق وی، آقای آغداشلو اغلب به ارتباطات نزدیک خود با مقامات قدرتمند دولتی و مذهبی میبالید و میگفت به خاطر وجود آنهاست که او مصونیت دارد. آقای آغداشلو در بیانیهی خود برای روزنامه نیویورک تایمز این گفته را تکذیب کرد.